به نام حضرت دوست
پیروز نمی شوی اگر نیاغازی روزی ابوسعید ابوالخیر در مسجدی قرار بود صحبت کند. مردم از همه روستاهای اطراف برای شنیدن سخنان هجوم او هجوم آورده بودند در مسجد جایی برای نشستن نبود و عده ای هم در بیرون ایستاده بودند. شاگرد ابوسعید رو به مردم کرد و گفت:"تورا به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگذارید" مردم قدمی پیش گذاشتند. سپس نوبت سخنرانی ابو سعید شد ابو سعید از سخنرانی خودداری کرد و گفت "من صحبتی ندارم!" اطرافیان حیرت زده علت را پرسیدند و گفتند : " مگر می شود این همه مردم برای شنیدن سخنان شما آمده اند " ولی باز هم ابو سعید بر سر حرف خود ایستاده بود . او وقتی با اصرار اطرافیان مواجه گشت گفت : " همه حرفی که می خواستم بگویم شاگردم زد . او گفت : " از جایی که ایستاده اید یک قدم پیش بیایید، و من نیز این سخن را می خواستم ظرف مدت یک ساعت در لابلای سخنانم به مردم بفهمانم."
Design By : Pichak |